درباره وبلاگ

به وبلاگ من خوش آمدید
آخرین مطالب
آرشيو وبلاگ
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان بی وفاترین یار و آدرس taranejon20.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان


ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 5
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 5
بازدید ماه : 61
بازدید کل : 4544
تعداد مطالب : 17
تعداد نظرات : 19
تعداد آنلاین : 1

Alternative content


بی وفاترین یار
دو شنبه 30 آبان 1390برچسب:, :: 1:3 ::  نويسنده : م.ترانه.م       

 

 

                                                         

 

 

 

 

                                                                                                                   

 

 

هر کسی عاشقانه هايی داريد . لحظاتی که در يک

تب و تاب يا التهاب فراموش نشدنی ، احساس

می کنی لازم است هر چه در دلت می گذرد

بريزی بيرون . به آن شکلی ببخشی ، و

رنگ و آبی . شايد يک نفر ديگر ، جايی در

اين دنيای بزرگ پيدا شود که احساست

را بفهمد ، حرف دلت را بشنود و آن پايين ها

، در اعماق قلبش ، احساس کند جايی

هم فريادی دارد و هم دردی



جمعه 27 آبان 1390برچسب:, :: 1:59 ::  نويسنده : م.ترانه.م       

                                       بعد از اين عشق به هر عشق جهان ميخندم

                                         هر كه ارد سخن عشق به ان مي خندم

                                          روزي از عشق دلم سوخت كه خاكستر شد

                                        بعد از اين بود به هر سوز جهان مي خندم

                   تقديم به عشقي كه جكرم را سوخت و بدون دليل در تنهاييم تنهايم كذاشت...

                                                    




شهر تبریز از استان آذربایجان غربی، شرایط عبارتند از:

- تلفظ حرف ق

- ادای کلمات قلقلک و قوزبالاقوز بدون کوچکترین اشتباه!

- دانستن جواب مساله ۲×۲ از لحاظ مختلف

- بلد بودن جک*های متعدد درباره*ی بچه*های تهران

- داشتن مدال لیاقت و شجاعت از اداره*ی فرهنگ و هنر تبریز جهت بستن بمب به کمر و منفجر کردن کامیون حامل جک*های صادراتی تبریز به استان*های هم*جوار.
 

در شهر

خرم آباد از استان لرستان، شرایط عبارتند از:

-
داشتن باشگاه بدن*سازی

- داشتن حداقل یک مقام نائب قهرمانی در مسابقات قویترین مردان ایران

- داشتن عکس یادگاری و امضا از فرامرز خودنگار و محراب فاطمی

- بازگرداندن کمک های مردمی مفقود شده در زلزله بم به مسئولان ذیربط!

نکته: در صورتی که عضلات شکم شش طبقه باشند امتیاز ویژه محسوب خواهد شد! (۵ امتیاز)



شهر زاهدان از استان سیستان و بلوچستان، شرایط عبارتند از:

- توانایی قورت دادن سه کیلو تریاک

- توانایی عبور ۲۰ کیلو محموله مواد مخدر از جلوی مأموران مرزبانی

- داشتن مزرعه خشخاش

- آشنایی دیرینه با عبدالقمرخان قاچاقچی پاکستانی

- دارای رفت و آمد خانوادگی با جمشید هاشم پور!
 



شهر رشت از استان گیلان، شرایط عبارتند از:

- داشتن رو حیه*ی مهمان نوازی!

- داشتن روحیه*ی مهمان نوازی!

- داشتن روحیه*ی مهمان نوازی!

- ...
 



شهر قزوین از استان قزوین، شرایط عبارتند از:

- نداشتن چشم طمع به برادر همسر!

- توانایی خم شدن و استقامت در وسط شهر قزوین!

- [...] و [...]
 



شهر اصفهان از استان اصفهان، شرایط عبارتند از:

- خوردن موز به صورت دو بار در هفته!

- دست و دل*باز بودن

- داشتن حداقل سه بار سابقه*ی دعوت دوستان به شام یا نهار و یا یک*بار برگزاری مهمانی فامیلی

- ننازیدن به سی و سه پل و سایر ابنیه*ی تاریخی!

- راست*گویی و صداقت!
 



شهر های سنندج و کرمانشاه از استان های کردستان و کرمانشاه، شرایط عبارتند از:

- توانایی پوشیدن شلوار استرج و تنگ به مدت ۲۴ ساعت

- نداشتن سیبیل

- تعهد به خاک ایران و نداشتن ادعای استقلال*طلبی!

- نداشتن سابقه دعوا و قلدری

- نبریدن سر نویسنده این مطلب!
 



شهر آبادان از استان خوزستان، شرایط عبارتند از:

- کوتاه کردن پشت مو و استفاده از عینک آفتابی فقط در صورت لزوم و زیر آفتاب!

- پوشیدن پیراهن و شلوار سفید

- نداشتن هیچ*گونه ادّعا نسبت به هم*نشینی با راکی، رامبو، جکی چان، بروس لی و بیل کلینتون

- نداشتن هیچ گونه ادعای مالکیّت خود یا پدر نسبت به برج ایفل، برج پیزا، مجسمه آزادی و برج میلاد!

- داشتن روحیه*ی راست*گویی و حقیقت*طلبی (یعنی زیاد لاف نیاد)
 


شهر یزد از استان یزد، شرایط عبارتند از:

- توانایی زیستن در آب و هوای خوش.

- آشنایی با اشیائی چون چمن، سبزه، قناری و سایر موجودات زنده ساکن مناطق خوش آب وهوا

- نداشتن روحیه*ی آب زیر کاه و رندی

- ادای حروف خ و ق بدون تشدید

 



شهر تهران از استان تهران، شرایط عبارتند از:

- داشتن تنها دو دوست دختر

- آشنا نبودن با معنی و مفهوم کلمات دودره، تلکه، تیغیدن و...

- داشتن روحیه*ی جوانمردی

- مرد بودن!

به نظرم مال تهرونیا از همه باحال تر بود



پنج شنبه 26 آبان 1390برچسب:, :: 1:37 ::  نويسنده : م.ترانه.م       

خاله



معنای لغوی: خواهر مادر

معنای استعاره ای: هر زنی که با مادر رابطه ی گرم و صمیمی داشته باشد.

نقش سمبلیک: یک خانم مهربان و دوست داشتنی که خیلی شبیه مادر است و همیشه برای شما آبنبات و لباس می خرد.

غذای مورد علاقه: آش کشک.

ضرب المثل: خاله را میخواهند برای درز ودوز و گرنه چه خاله چه یوز. خاله ام زائیده، خاله زام هو کشیده. وقت خوردن خاله خواهرزاده رو نمی شناسه. اگه خاله ام ریش داشت، آقا داییم بود.

زیر شاخه ها: شوهر خاله: یک مرد مهربان که پیژامه می پوشد و به ادبیات و شکار علاقه مند است. دختر خاله/پسر خاله: همبازی دوران کودکی که یا در بزرگسالی عاشقش می شوید اما با یکی دیگه ازدواج می کنید یا باهاش ازدواج می کنید اما عاشق یکی دیگه هستید.

مشاغل کاذب: خاله زنک بازی، خاله خانباجی.

چهره های معروف: خاله خرسه، خاله سوسکه.

داشتن یک خاله ی مجرد در کودکی از جمله نعمات خداوندی است.



عمه


معنای لغوی: خواهر پدر

معنای استعاره ای: هر زنی که با پدر رابطه ی گرم و صمیمی داشته باشد/هر زنی که مادر چشم دیدنش را نداشته باشد.

نقش سمبلیک: به عهده گرفتن مسئولیت در موارد ذیل: ۱- جواب همه ی فحش هایی که می دهید. مثال: عمته... ۲- جواب همه ی محبت هایی که می کنید. مثال: به درد عمه ات می خوره... ۳- توجیه کلیه ی بیقوارگی ها/رفتارهای نامتناسب شما (تنها برای دخترخانم ها). مثال: به عمه ات رفتی. ۴- خیلی چیزهای بدِ دیگه. از ذکر مثال معذوریم...

غذای مورد علاقه: شله زرد، سمنو.

ضرب المثل: ندارد (تخفیف به دلیل تعدد در نقش های سمبلیک).

زیر شاخه ها: شوهر عمه: یک مرد پولدار که سیبیل قیطانی دارد و چندش آور است. پسرعمه/دخترعمه: همبازی دوران کودکی که در بزرگسالی حالتان را به هم می زنند.

مشاغل کاذب: Match-Making

چهره های معروف: عمه لیلا.

ترجیع بند: دختر که رسید به بیست، باید به حالش گریست. (شما رو نمی دونم ولی من اینو از عمه ام می شنوم نه از خاله ام!)

داشتن یک عمه که در توصیفات فوق صدق نکند جزو خوش شانسی های زندگی است.



دایی

معنای لغوی: برادر مادر

معنای استعاره ای: هر مردی که با مادر رابطه ی گرم و صمیمی داشته باشد/هر مردی که پتانسیل کتک خوردن توسط پدر را داشته باشد.

نقش سمبلیک: یکی از معدود مردانی که هر چند به سیاست علاقه مند است اما حس گرمی به شما می دهد، همیشه حرفهایتان را می فهمد و می شود پیشش گریه کرد.

غذای مورد علاقه: فسنجون.

ضرب المثل: عروس را که مادرش تعریف کنه، برای آقا داییش خوبه. اگه خاله ام ریش داشت آقا داییم بود.

زیر شاخه ها: زن دایی: یک زن چاق و شاد که خیلی کدبانو است و جلوی مادر قپی می آید. پسردایی/دختردایی: همبازی دوران کودکی که در بزرگسالی مثل یک همرزم ساپورتتان می کنند.

چهره های معروف: علی دایی، دایی جان ناپلئون.

ترجیع بند: همه چیز زیر سر این انگلیساست.

سعی کنید حتما حداقل یک دایی داشته باشید.



عمو

معنای لغوی: برادر پدر

معنای استعاره ای: هر مردی که با پدر رابطه ی گرم و صمیمی داشته باشد.

نقش سمبلیک: یکی از مردانی که شما همیشه باید بهش بوس بدهید و بعد بروید کارتون ببینید تا او با پدر حرفهای جدی بزند. یکی از مردانی که مادر به مناسبت آمدنش قرمه سبزی می پزد و همیشه وقتی می رود پدر ساکت شده، به فکر فرو می رود.

غذای مورد علاقه: قرمه سبزی، آبگوشت.

ضرب المثل: عقد دختر عمو پسر عمو را در آسمان بستند.

زیر شاخه ها: زن عمو: یک زن خوشگل که زیاد به شما توجه نمی کند و خودش را برای مادر می گیرد، دخترعمو/پسرعمو: همبازی دوران کودکی که اگر تا هجده-بیست سالگی دوام آورده باهاش ازدواج نکنید خطر را از سر گذرانده اید.

مشاغل کاذب: بازی در قصه های ایرانی-اسلامی..

چهره های معروف: عمو زنجیرباف، عمو یادگار، عمو پورنگ.

داشتن یک عمو ی پولدار خیلی خوب است.



دو شنبه 23 آبان 1390برچسب:, :: 2:11 ::  نويسنده : م.ترانه.م       

                            

li



دو شنبه 23 آبان 1390برچسب:, :: 1:12 ::  نويسنده : م.ترانه.م       

                             

 

 

 

                                       

 

کسی بی عاطفه مثل تو را هر گز نمی بخش

                                                 و می دانی گناهت را چرا هرگز نمی بخشم

 

                                                  به عمرم لحظه ای با خود چنین خلوت نمی کردم

                                                  تو را آغاز درد انزوا هرگز نمی بخشم

نگاه ساده ات دست از خیالم بر نمی دارد

من آن را بانی این ماجرا هرگز نمی بخشم

غریبی را گمان کردم که با تو می برم از یاد

تو را آری به ظاهر آشنا هرگز نمی بخشم

گناه چشم هایت را از آن روزی که با احساس

مرا می خواند بیتابانه تا...هرگز نمی بخشم

تمام برگ های دفترم پر می شود امشب

 از این شعری که می گوید تو را هرگز نمی بخشم



شنبه 21 آبان 1390برچسب:, :: 1:52 ::  نويسنده : م.ترانه.م       

آنقدر پرم از تو که کم مانده ببارم

 

در متن نگاهت غزلی تازه بکارم من بی تو دلم را چه کنم؟بی تو دلم را اما...نه در این سینه دلی بی تو ندارم باشد برو آسوده خدا با تو عزیزم باید که به این خاطره ها دل بسپارم حالا همه شب حال و هوای شب مرگ است حالا که غمت مانده به جای تو کنارم ای کاش بیایی و ببینی به چه حالی افتاده از آن کوچه ی بی ماه گذارم شاید به تمنا ی تو یک شب بروم تاـ آنجا که نباشد کسی از ایل و تبارم می یابمت آری به دلم فال تو افتاد هر چند کمی زود کمی دیر بهارم